کــهم بــوش بچم دیره ، لــهی شرشر وارانـه
یــه شو بــمینــه لامــان ، مــهر ایره بیــاوانــه
ئامــان وه تو هاوردم ، دی بال و پهرم نهشکن
چــو کوتــر زهخــمیگم ، هــامه لیو ای بــانه
عــمــریــگه چــوه ریتــم ، پــامــال جــوانیتــم
بیلا کـه دهمــی تهر کهم ، لو چک چک زلفــانه
کــهم بوش بچــم دیره ، ئهر مردمه چو هیلـم
ئاخه شوی کهت خیسه، لی وهخت زمسانه
---
کم بگو : بروم دیر است ؛ در این شرشر باران
یک شب پیش ما بمان، مگر اینجا بیابان است
به تو پناه آوردم،دیگر بال و پرم را نشکن
مانند کبوتری زخمی روی این بام هستم
عمریست چشم انتظارت هستم پایمال زیباییت شدهام
بگذار تا از آن چک چک موهایت دهانی تر کنم
کم بگو بروم ، دیر است ، اگر بمیرم هم نمیگذارم
آخر پیراهنت خیس است ، در این وقت زمستان
یــه شو بــمینــه لامــان ، مــهر ایره بیــاوانــه
ئامــان وه تو هاوردم ، دی بال و پهرم نهشکن
چــو کوتــر زهخــمیگم ، هــامه لیو ای بــانه
عــمــریــگه چــوه ریتــم ، پــامــال جــوانیتــم
بیلا کـه دهمــی تهر کهم ، لو چک چک زلفــانه
کــهم بوش بچــم دیره ، ئهر مردمه چو هیلـم
ئاخه شوی کهت خیسه، لی وهخت زمسانه
---
کم بگو : بروم دیر است ؛ در این شرشر باران
یک شب پیش ما بمان، مگر اینجا بیابان است
به تو پناه آوردم،دیگر بال و پرم را نشکن
مانند کبوتری زخمی روی این بام هستم
عمریست چشم انتظارت هستم پایمال زیباییت شدهام
بگذار تا از آن چک چک موهایت دهانی تر کنم
کم بگو بروم ، دیر است ، اگر بمیرم هم نمیگذارم
آخر پیراهنت خیس است ، در این وقت زمستان