الهی ! عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دارم دانم و نه آنچه دانم
دارم.
الهی ! اگر بر دار کنی رواست ، مهجور مکن ! و اگر به
دوزخ فرستی رضاست ، از خود دور مکن
الهی ! مکش این چراغ افروخته را ، و مسوز این دل سوخه
را.
الهی ! گفتی کریمم ، امید بدان تمام است ، تا کرم تو درمیان
است نا امیدی حرام است.
الهی ! اگر از دوستانم ، حجاب بردار و اگر مهمانم مهمان را
نیکو دار.
الهی ! حاضری : چه جویم ؟ ناظری؟ چه گویم؟
برخیز و طهارت کن ، که «قامت » نزدیک است ، و توبه کن
که قیامت نزدیک است!